Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-06@03:10:39 GMT

نصرالله: نشست دولت حامل هیچگونه پیام سیاسی نبود

تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۳۰۳۵۷

نصرالله: نشست دولت حامل هیچگونه پیام سیاسی نبود

سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله چند روز قبل در دیداری طولانی با تیم کار دولتی این حزب به چندین نکته محوری درباره چندین مسئله اصلی در لبنان اشاره کرد.

دبیرکل حزب‌الله در ابتدای این دیدار اعلام کرد، لبنان با شکل کنونی و جغرافیا و وجود انواع مولفه‌های آن وطن نهایی همه فرزندان این کشور است. ما نمی‌خواهیم حزب یا مولفه پیشرو در لبنان باشیم بلکه می‌خواهیم در همه حقوق و وظایف کشور شریک باشیم؛ نه کمتر و نه بیشتر (از سایر مولفه‌ها).

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سیدحسن نصرالله در ادامه به حواشی به وجود آمده بعد از تحولات سیاسی اخیر لبنان و همچنین موضع‌گیری‌های جریان آزاد ملی اشاره کرده و گفت، ما هرگز از توافق با جریان آزاد ملی خارج نخواهیم شد؛ مگر اینکه این جریان چنین چیزی بخواهد. هیچ یک از شایعاتی که اخیرا منتشر شده با این مضمون که مشارکت حزب‌الله در  آخرین جلسه شورای وزیران حامل پیامی سیاسی یا ... بوده، صحت ندارد.

وی افزود، ما در حالی که جلسه شورای وزیران هنوز برگزار نشده بود، در جریان شرایط بیمارستان‌ها به طور کلی و بیماران سرطانی به شکل ویژه و نیز وضعیت بخش ارتباطات عمومی و خدمات اینترنتی کشور قرار گرفته بودیم. ما با «جبران باسیل» رئیس جریان آزاد ملی که قاطعانه تشکیل جلسه دولت موقت را رد می‌کرد، در تماس بودیم. در طرف مقابل «نجیب میقاتی» نخست‌وزیر دولت موقت اصرار داشت که امور جاری کشور بدون تشکیل جلسه پیش نمی‌رود.

سید حسن نصرالله اظهار داشت، ما تلاش کردیم که دستور کار این نشست را به حداقل برسانیم و در شرایطی که جبران باسیل برگزاری جلسه را رد می‌کرد و میقاتی بر تشکیل آن اصرار داشت، ما گزینه‌ای را انتخاب کردیم که به رفع نیازها و تحقق خواسته‌های مردم کمک کند. ما می‌دانستیم که نمایندگان جریان آزاد ملی در این جلسه مشارکت نمی‌کنند اما هیچگونه هدف یا پیام سیاسی یا ... پشت حضور ما در این  نشست وجود نداشت؛ به ویژه اینکه تماس‌های ما با باسیل در این خصوص همچنان ادامه داشت.

دبیر کل حزب‌الله ادامه داد، صبح روز جلسه اطلاعاتی رسید مبنی بر اینکه باسیل توانسته بعد از تحریم این جلسه توسط یک سوم وزرا، آن را بهم بزند. ما نیز از جانب خود هیچ تماسی برای برگزاری نشست برقرار نکردیم. علی‌رغم اضطراری بودن اوضاع احساس کردیم که لغو جلسه شورای وزیران ممکن است راه را برای گزینه‌های دیگر باز کند. اما با حضور «جورج بوشکیان» وزیر صنعت دولت موقت که عضو فراکسیون لبنان قوی وابسته به جریان آزاد ملی است غافلگیر شدیم و تعداد وزرای حاضر در نشست به حد نصاب رسید.

روزنامه الاخبار در تحلیل این صحبت‌های سید حسن نصرالله نوشت،  کسانی که با فضای فعالیت‌ها و مواضع حزب‌الله آشنایی دارند می‌دانند که اگر جریان آزاد ملی بخواهد از توافق «مار میخائیل» خارج شود، هیچکس مانع آن نخواهد شد. اگر بسیاری بخواهند به زمینه‌های دلخوری جریان آزاد ملی از حزب‌الله اشاره کنند، حزب‌الله نیز دلایل زیادی برای دلخوری از این جریان دارد؛ به ویژه در رابطه با 3 مسئله.

 -مسئله اول آن است که جریان آزاد ملی از هر فرصتی استفاده کرد تا عوامل شکست دوره ریاست‌جمهوری «میشل عون» را به تنهایی به گردن هم‌پیمان اصلی حزب‌الله یعنی «نبیه بری» رئیس پارلمان بیندازد و به گونه‌ای وانمود شود که حزب‌الله طرفی بوده که میثاق را نقض و از فساد حمایت کرده است؛ نه محاصره‌های آمریکا و مجازات دسته‌جمعی مردم لبنان توسط آمریکایی‌ها و بسیاری از عوامل دیگر که همه بدون استثناء در آنها دخیل هستند.

-افکار عمومی تیم جریان آزاد ملی چندین بار اصرار داشتند بگویند که توافق مارمیخائیل از مقاومت محافظت می‌کند. این درحالی است که طبق محاسبات مقاومت، واقعیت آن است که توافق مارمیخائیل موقعیت حزب‌الله و حضور آن را در لبنان تقویت و افق‌های جدیدی را به روی فعالیت سیاسی در کشور گشود؛ اما مقاومت به خودی خود قادر به محافظت از خودش می‌باشد.

- مورد سوم مربوط به انتشار اطلاعاتی درباره جبران باسیل از جانب فرانسوی‌هاست. منابع تاکید می‌کنند که بحث درباره انتخاب رئیس جمهور به ویژه نامزدی «سلیمان فرنجیه» رئیس جریان المرده در دیدار اخیر بین دبیرکل حزب‌الله و باسیل تکمیل نشده بود و آنها توافق کردند بعدا این بحث را ادامه دهند؛ قبل از اینکه باسیل درها را به روی گفتگوهای بعدی ببندد. این موضوع قبل از پایان بحث درباره آن چندین بار در رسانه‌ها منتشر شد.

در موضع‌گیری‌های رهبری و مسئولان حزب‌الله مشخص شده که این حزب و جریان آزاد ملی درباره روابطشان دیدگاه متفاوتی دارند. اما نکته مثبتی که در این زمینه می‌توان به آن اشاره کرد این است که حزب‌الله می‌گوید از توافق مارمیخائیل خارج نمی‌شود مگر اینکه جریان آزاد ملی بخواهد و جریان آزاد ملی هم می‌گوید از توافق مذکور خارج نخواهد شد مگر این که حزب‌الله چنین قصدی داشته باشد.

الاخبار در تحلیل خود اینگونه نتیجه گرفت که هیچ یک از این دو طرف نمی‌خواهند مسئولیت خروج از توافق مارمیخائیل را بر عهده بگیرند و همین مسئله به آنها فرصت می‌دهد تا قبل از سالگرد توافق مذکور در 6 فوریه این توافق را بازنویسی و یا شرایط خروج آرام از آن را فراهم کنند.

به گزارش تسنیم،  در سال 2006 به دنبال تحولات سیاسی مختلف لبنان و بعد از تنش‌هایی که در پی ترور «رفیق حریری» نخست‌وزیر فقید این کشور به وجود آمده بود حزب‌الله و جریان آزاد ملی که یک حزب معروف و موثر مسیحی در عرصه لبنان است برای هماهنگی و همکاری در پرونده‌های مختلف توافقی را امضا کردند که به توافق «مار میخائیل» معروف شد.  براساس این قرارداد حزب‌الله و جریان آزاد ملی به عنوان دو متحد راهبردی در زمینه‌های مختلف از جمله پرونده سیاسی لبنان با هماهنگی و همکاری عمل کرده‌اند. ائتلاف این دو حزب نقش مهمی در حفظ انسجام و ثبات داخلی لبنان ایفا کرد.

اما در مرحله اخیر و طی چند هفته گذشته بعد از تشدید بحران سیاسی لبنان و ورود هم‌زمان این کشور به دو خلأ در سطح دولت و ریاست‌جمهوری، نمایندگان جریان آزاد ملی و به ویژه شخص باسیل مواضع متفاوتی اتخاذ کرده‌اند و وی انتقاد تندی از حضور نمایندگان حزب‌الله در نشست اخیر شورای وزیران لبنان به عمل آورد.

در واکنش به این انتقادات، حزب‌الله با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: ما به هیچ وجه نمی‌خواهیم با هیچ یک از دوستانمان وارد مناقشه شویم. مواضعی که اخیرا جبران باسیل اتخاذ کرده نیاز به بحث دارد اما ما خود را ملزم به اظهار نظر درباره دو مسئله جهت شفاف‌سازی آن برای افکار عمومی می‌دانیم. مسئله اول آن است که حزب‌الله هرگز اعلام نکرده تا زمانی که همه مولفه‌های دولت موافق نباشند دولت پیشبرد امور نمی‌تواند تشکیل جلسه دهد. آنچه که ما قبلا به صراحت گفته‌ایم و بعد از مشورت با نبیه بری و نجیب میقاتی بر سر آن توافق کردیم این است که دولت پیشبرد امور جز در موارد ضروری و فوری تشکیل جلسه نخواهد داد. اما ما نگفتیم که دولت تا بعد از اجماع همه اعضا نمی‌تواند تشکیل جلسه دهد.

تسنیم

منبع: فردا

کلیدواژه: سید حسن نصرالله نشست دولت جریان آزاد ملی جریان آزاد ملی شورای وزیران جبران باسیل حزب الله تشکیل جلسه حزب الله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۰۳۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا امام صادق (ع) فقط گوشه‌ای می‌نشست و درس می‌داد؟

به گزارش«مبلغ» به نقل از سایت KHAMENEI.IR، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مهدی طباخیان، کارشناس تاریخ اسلام، به بررسی سیره سیاسی و فرهنگی امام صادق(علیه‌السّلام) پرداخته است.
این گفتار برگرفته از نشست علمی با موضوع «بازخوانی حیات سیاسی اجتماعی امام صادق علیه السلام از دیدگاه آیت‌الله‌ خامنه‌ای» است که به همت موسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی برگزار شد.

نسبت به سیره سیاسی اجتماعی امام صادق علیه‌السلام، واقعیت امر آنچه که دغدغه هر سیره‌پژوه و مورخ شیعه منصفی باید باشد، این است که وقتی که ما به سیره‌پژوهان و سیره‌پژوهی در فضای گفتمانی شیعه نگاه می‌کنیم، به‌خصوص از عصری که نوشتن‌های به زبان غیرعربی مرسوم می‌گردد و برخی مصنفان ما دست به قلم می‌شوند و سیره‌پژوهی می‌نمایند و برای افکار عمومی می‌نویسند، ما دچار یک بحران جدی هستیم و آن بحران این است که متأسفانه به سیره اجتماعی اهل‌بیت علیهم‌السلام، کمتر پرداخته می‌شود و آنچه که بیش‌تر مدنظر هم نویسندگان و مخاطبان قرار می‌گیرد، وجوه فردی حیات اهل‌بیت علیهم‌السلام است و ما هر امامی را در یک قاب و تصویر خاصی می‌بینیم و ملاحظه می‌کنیم.
فقدان خیلی جدی در این مسئله احساس می‌نمائیم، تا بدان‌جا که گاهی اوقات اگر بنا داشته باشیم درباره امام صادق علیه‌السلام حرف بزنیم، به‌عنوان امامی که توقع می‌رود بعد از حضرت امیر علیه‌السلام بیش‌ترین گفت‌وگوها را ما نسبت به امام صادق علیه‌السلام در فضای گفتمانی شیعه داشته باشیم. ممکن است تصور شود، امام دوم باید سیدالشهداء علیه‌السلام باشند، ولی اگر مقتل‌الحسین علیه‌السلام را کنار بگذاریم، نسبت به عموم حیات امام حسین علیه‌السلام، ما آنچنان اطلاعات و داده‌های گسترده‌ای به اندازه حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام نداریم.

* ضرورت توجه به رفتارهای فرهنگی امام صادق (علیه‌السّلام)
درد اینجاست زمانی‌که بنا داریم از شخصیت امام صادق علیه‌السلام گفت‌وگو کنیم،‌ گفت‌وگوهای ما صرفاً گونه‌ای می‌شود که مخاطب احساس می‌کند با یک آخوند مسئله‌گو یا یک رتبه بالاتر، یک فقیه صاحب‌درس و یا یک رتبه بالاتر یک مفتی در تراز مفتیان عصر خودش مواجه است. بیش‌تر شأن را به آن سمت می‌بریم و پرداخت‌های ما به آن شکل می‌شود و امام صادق علیه‌السلام در آن قاب و زاویه می‌بینیم. چون بحث بنده به انقلاب فکری و فرهنگی امام مرتبط است و طرح یک مذهب فقهی و اعتقادی متمایز، به همین نکته هم خوب پرداخته نشده است. یعنی وقتی در اینجا هم می‌خواهیم از امام صادق علیه‌السلام گفت‌وگوی علمی کنیم، شأن امام را خیلی اندک و کاسته می‌بینیم و صرفاً حضرت را محدود به روایت‌گویی می‌کنیم، به اینکه بخش بزرگی از روایت‌های ما در شیعه اثنی‌عشری به جعفر بن محمد علیهماالسلام می‌رسد، باز این ندیده انگاشتن رفتارهای ژرف و دقیق فرهنگی امام صادق علیه‌السلام است.

* مهم‌ترین خطری که متوجه جامعه شیعه در زمان امام صادق(علیه‌السّلام) بود
وقتی از امام صادق علیه‌السلام گفت‌وگو می‌کنیم، باید ابتدا یک پیشینه‌ای در تاریخ تشیع درنظر بگیریم. بعد از ماجرای قتل خون‌بار سیدالشهدا علیه‌السلام در کربلا در سال ۶۱ هجری قمری، شیعیان که هنوز هم آن شکل‌گیری یک مذهب اعتقادی و فقهی منسجم و منضبط را نداریم، باید بگوئیم جریان علوی که می‌تواند اشتراک‌های بسیار گسترده‌ای هم با طبقه عامه مردم داشته باشد و آن چیزی که ما امروز به اهل سنت می‌شناسیم، اتفاقاً علوی‌ها اشتراکات گسترده‌ای دارند. رسته و جریان علوی یک دوره محاق رفتن دارد. یعنی یک ضربه اساسی می‌خورد، به‌خصوص بعد از اینکه دوباره در کوفه مصعب بن زبیر موفق می‌شود برای بار دوم شیعیان را سرکوب کند، ظرفیت‌های شیعیان رو به زوال می‌رود و آن ظرفیت اولیه جریان علوی، آسیب‌های جدی می‌بیند.

لذا جایگاه سادات بنی حسین آسیب بسیار بسیار جدی می‌بیند و علی بن حسین علیهماالسلام را می‌بینیم که با محدودیت صاحبان گفتمان مواجه است. یعنی من خیلی یار و آدم فرهنگی در اطرافم ندارم. آن بسط و گستردگی را ندارم و در خود جریان بنی‌هاشم، گاهی اوقات مورد طعن و نقد هستم. فعالیت‌های فرهنگی و فکری شیعیان آسیب جدی دیده است و اگر بخواهیم به جریانات تاریخی در این وهله ظنین باشیم، یکی از مهلک‌ترین خطراتی که هویت جریان علوی را به مخاطره انداخت و هر لحظه ممکن است آن ضربه نهایی را به جریان علوی بزند، این است که جریان علوی به‌واسطه اینکه سرکوب شده و حاکمیت او را مطرود نموده و مجال گفت‌وگو را از دست داده و بر بالای منبرهای رسمی نقد می‌شود، ولی فرصت پاسخ‌گویی را ندارد، و هر کسی کم‌ترین انتسابی به جریان علوی داشته باشد، تحت تعقیب، پیگرد، قتل، زندان و حبس قرار می‌گیرد، نخستین مخاطره این است می‌رود که در دل جامعه خودش هضم گردد و این یک خطر بسیار بسیار محتمل است. می‌تواند این جامعه به‌سرعت آن نقاط تمایزش با جامعه عمومی اسلامی، مضمحل شود و در دل جامعه بزرگ‌تر خودش هضم گردد و به‌مرور زمان کار به جایی برسد که خیلی از احکام شرعیه این‌ها از دست برود.

احکام شرعیه در این مقام مهم نیست، ما چیز مهم‌تری داریم و آن هم نقاط ممیزه اعتقادی و فضای گفتمانی است و ممکن است آن‌ها از دست برود و به یک گروهی با تفکرات خاصی تبدیل شوند. کمااینکه این اتفاق در طول تاریخ بسیار افتاده است. می‌توانیم از خیلی جریان‌های فکری نام ببریم که در وهله نخست تمایزات جدی داشتند، ولی در ادامه مسیر، تمایزات‌شان محفوظ نماند.

* امام صادق(علیه‌السّلام) به رفتارهای فرهنگی و گفتمانی اولویت می‌دادند
روایت شریف مرحوم کلینی در کتاب کافی می‌تواند بحث ما را از این جهت تکمیل کند. در متمم بحث‌شان در اصول کافی، کتاب‌الحجه روایت طولانی از ماجرای قیام محمد نفس زکیه و عبدالله محض می‌آورند و در آنجا یک پرسش شرعی کسی از عبدالله محض پرسید که من شنیدم اجداد شما در مدل وضو گرفتن، با عامه متفاوت بودند و روی کفش مسح نمی‌کشیدند.

عبدالله در آنجا این فتوا را به استهزاء می‌گیرد و می‌گوید ما همان‌گونه که پیشینیان و اصحاب اصلی پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) عمل کردند، عمل می‌کنیم و نقطه تمایزی در این زمینه نداریم و یک طعنی به سیدالشهداء علیه‌السلام وارد می‌کنند. ما اینجا نمی‌خواهیم عبدالله بن حسن بن حسن را متهم بنامیم، ولی می‌توانیم شاهدمثالی بگیریم بر اینکه به‌مرور زمان، حاکمیت می‌تواند من را از لحاظ اجتماعی به یک سمتی ببرد که در معتقدات، نقطه تمایزم را از دست بدهم. اینجا باید راهبران یک هوشمندی فوق‌العاده‌ای داشته باشند که در چینش اولویت‌ها، موضوعات فرهنگی و گفتمانی را به رفتارهای صرف سیاسی و اجتماعی ترجیح دهند.

یکی از نقاط ممیزه امام صادق علیه‌السلام با عموم سادات طالبی دیگر از اولاد امیرالمومنین و زهرای مرضیه علیهماالسلام که در اثنای شکل‌گیری دولت بنی‌عباس قیام و خروج می‌کنند، همین است. حضرت صرفاً به‌دنبال یک جریان صرف اجتماعی و انقلاب تُند و خشن اجتماعی نیستند، این نیست که من فقط به این بیندیشم که دولت مرکزی را سرنگون بکنند و به هر قیمتی یک دولتی تشکیل بدهند. حضرت در منظومه فکری‌شان واضح است که به رفتارهای فرهنگی و گفتمانی تقدم می‌دهند.

* امام (علیه‌السّلام) به دنبال ایجاد جریان اجتماعی بودند
ابتدا دنبال این هستند که یک نرم‌افزاری داشته باشم که این نرم‌افزار را در اذهان برخی ثابت نمایم، بعد از اینکه این نرم‌افزار مشتری پیدا کرد و من را به‌عنوان راهبر پذیرفتند، این گفتمان بین ما ایجاد شد، بعد این گفتمان به‌مرور زمان غلبه پیدا کند، جریان اجتماعی از قِبَل خودش تولید نماید و این جریان اجتماعی به سمت دستگیری عرصه‌های سیاسی برود. اشتباهی که می‌شود برخی سادات بنی الحسن را به آن متهم کرد؛ این است که پیش از اینکه نرم‌افزار اندیشه‌ای ارائه کنند، به سمت به‌دست گرفتن عرصه‌های سیاست‌ورزی رفتند و شاید اینجا یکی از نقاطی باشد که برای ما فهم شود و واضح گردد که چرا حضرت صادق علیه‌السلام با برخی تحرکات سادات علوی در اعوان تشکیل عباسی همراهی و همکاری را لازم را نداشتند و در همان عصر، حضرت به خانه‌نشینی متهم می‌گردند.

روایت معروفی از مرحوم شیخ حُرعاملی در اثباة‌الهدی وجود دارد و البته مشابه این روایت در کتاب شریف کافی هم مرحوم کلینی ذکر می‌کنند که یکی از بزرگان زیدیه با یکی از شیعیان درحال گفت‌وگوست و به تمسخر، نام امام صادق علیه‌السلام را صدا می‌زند و می‌گوید این پیرمرد چه زمانی از دنیا می‌رود که جریان علوی یک نفسی بکشد. خانه‌نشینی را کی پایان می‌دهد. به‌خاطر اینکه یک بخشی از جریان سادات علوی در صحنه معارضه قرار دارند و می‌جنگند و دارند علیه حاکمیت اقدام می‌کنند، ولی ما امام صادقی را می‌بینیم که اولویت ذهنی‌اش متفاوت است. چون ظاهراً آنچه که در ذهن حضرت بود، این است که خطر محتمل‌تری که بیخ گوش جریان شیعی است، صرفاً این نیست که یک دولت بنی‌عباس متزوری ظهور کرده و دارد از بعضی اجزای جامعه شیعی بهره می‌برد. خطر محتمل‌تر این است که اگر من نجُنبم، ممکن است همه نقاط تمایز اعتقادی‌ام از بین برود. یعنی من باید منتظر باشم که در عصر بعدی من بروم به این سمت که دیگر تفاوتی بین من و عموم جامعه نباشد.

* امام صادق (علیه‌السّلام) بر حفظ مرزهای فرهنگی اصرار داشتند
این موضوع هیچ تنافی با وحدت ندارد. ما متأسفانه در فهم این مسئله گاهی اوقات یک بحران عمیقی داریم. برخی گمان می‌کنند منظور از وحدت، این است که ما باید در جامعه عامه هضم شویم. اگر قرار است هضم گردیم که دیگر به آن وحدت نمی‌گویند. وحدت یعنی من با حفظ تمام نقاط تمایزم، از اصرار بر نقاط تمایز در مرزهای معارضه فرهنگی دست بردارم و سعی کنم بر اشتراکات دست بگذارم. اصلاً همین که می‌گویم از تمایز دست بردار و بر اشتراک دست بگذار، یعنی تمایز و اشتراکی وجود دارد. اگر قرار باشد من در عامه هضم شوم، دیگر نه تمایزی و نه اشتراکی است، وحدتی وجود ندارد، بلکه یکی شدیم و دور همدیگر زندگی می‌نمائیم. گام نخست امام صادق علیه‌السلام، تولید آن گفتمان است و خیلی مرزبندی شفاف و واضحی دارند.

مرحوم کلینی روایت معروفی در کتاب شریف کافی دارند و در سفر شیخ حُر هم این روایت را نقل می‌کند. می‌گوید در سفر حجی، حضرت صادق علیه‌السلام در انتهای مسجد بیتوته کرده و نشسته بودند و مشغول عبادت بودند. جناب ابوحنیفه بزرگ عامه در کنار امام صادق علیه‌السلام می‌آید که بنشیند. ابوحنیفه‌ای که اگر در مدینه یا کوفه بود، مورد احترام امام بود، ولی اینکه مکه است و مکه گفتمان مدنی و کوفی ندارد، در مکه حجاج از شرق و غرب عالم آمدند و یک نمایشگاه است. یک چیزی می‌بینند و تحلیل هم نمی‌کنند. در اوج ناباوری امام صادق علیه‌السلام به ابوحنیفه تَشَر می‌زند و می‌گوید کنار من ننشین، تا من و تو را یکی نبینند، تا تصور نشود که گفتمان من و تو یکی است و این یعنی یک مرزبندی. من دارم یک نرم افزاری تولید می‌کنم، نمی‌توانم اینجا از نقاط افتراق‌مان کوتاه بیایم. من باید بر سر نقاط افتراق‌مان پافشاری کنم، ابتدا گفتمان را تولید نمایم و ازاین‌رو می‌بینید در تداوم هم، حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام در جلسه مهدی عباسی، وقتی به تظلم‌خواهی می‌رود، بساط تظلم‌خواهی که مهدی برقرار کرده، حضرت آن چیزی را که به‌عنوان تظلم پیش خلیفه عباسی می‌برد، ماجرای فدک است و غصب حاکمیت و بازگرداندن چیزی که در سقیفه بنی‌ساعده به‌عنوان فدک زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها غصب شد و بعد هم اشعار سیاسی دارد که همه مرزبندی‌های جغرافیایی و سیاسی امروز جهانی است که تو بر آن خلافت داری و حاکمیت می‌کنی.

* حرکت امام صادق(علیه‌السّلام) به سمت ایجاد تولید گفتمان سیاسی بود
پس ما در گام نخست باید اولویت امام را ببینیم. امام به‌شدت به تولید گفتمان و به ایجاد یک نرم‌افزار فرهنگی معتقدند و به‌دنبال تولید این هستند و در کنار این، اُمید دارند که در گام بعدی بتوانند یک جریان اجتماعی را با این گفتمان تولید بکنند و در گام بعدی بتوانند از دل این جریان اجتماعی، یک گفتمان سیاسی تولید نمایند که این گفتمان سیاسی خودش را موظف بداند به اینکه برود عرصه‌ سیاست‌ورزی را به‌دست بگیرد. این مسیری است که امام صادق علیه‌السلام برای سیاست‌ورزان اگر می‌خواهند در مسیر حق قدم بردارند، طراحی می‌کند. اینکه من در گام ابتدایی باید یک نرم‌افزار فرهنگی مشخص و منسجم داشته باشم.

* انقلاب فرهنگی امام صادق(علیه‌السّلام) برای فرار از جهاد نبود، برای جهاد بود
جهادی که امام صادق علیه‌السلام به آن مشغول است تبیین نرم‌افزار علمی فرهنگی است، ایجاد یک نرم افزار و ساختار خاص اعتقادی است، ایجاد یک مذهب متمایز در همه زمینه‌ها و ابعاد با جامعه عامه جهان اسلام است، این به‌مراتب و به‌شدت از هر شمشیر برداشتنی و از هر علم کردنی، برای بنی‌عباس خطرناک‌تر است. چون این ماندگاری و مانایی دارد و جلوی هضم شدن را می‌گیرد و می‌تواند در مقابل ایدئولوژی که بنی‌عباس به زحمت در دوره مهدی و هادی عباسی دست و پا کرده بود برای خودش که بتواند خودش را به مرکز وحی و قداست جهان اسلام نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم متصل نماید، و از آنجا اخذ معنا و قداست کند، می‌تواند با این درگیر شود، بنابراین اتفاقاً برخلاف تصور عامه، بنی‌عباس دشمن جدی‌تر خودشان را، حسین فخ نمی‌بینند.

وقتی که رأس حسین فخ را برای هادی بردند، هادی، یقین‌ بن موسی را مذمت کرد. گفت این کار را نمی‌کردی، او را اسیر می‌نمودی. ولی در ماجرای قتل موسی بن جعفر علیه‌السلام، هارون ذره‌ای هم ملاحظه و ملاطفت به خرج نمی‌دهد. یعنی معلوم است که دغدغه‌ها و نگرانی‌ها به‌مراتب از سادات حسینی که به‌ظاهر شمشیر بلند نکرده‌اند، بیش‌تر است، تا سادات حسنی که شمشیر به ‌دست گرفتند. چون با آن بحران می‌شود مانند یک صاعقه تعامل کرد و از آن عبور نمود. کمااینکه بعدها می‌بینیم سادات بنی‌حسنی که در مغرب الاقصی و در شمال آفریقا دولت تشکیل دادند، مذهب سنی را پذیرفتند. بخشی از زیدیه، بخشی از تفکرات اهل سنت را پذیرفتند. این‌ها نتوانستند پیشبرد اهداف را داشته باشند. اما جریان اثنی‌عشری و اسماعیلی که فرع بر امام صادق علیه‌السلام خلق شدند، توانستند تا قرن‌ها مانایی‌شان را محافظت کنند و نگه دارند و بتوانند خودشان را بازآفرینی و بازتولید نمایند.

ازاین‌رو انقلاب فرهنگی امام صادق علیه‌السلام در ذهن ما اولویت دارد، نه برای فرار از جهاد، بلکه برای جهاد و بلکه دولت بنی‌عباس بهتر و بیش‌تر و شدیدتر هم با این جنس از جهاد مقابله می‌کند، چون این جهاد مانایی و ماندگاری بیش‌تری دارد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902660

دیگر خبرها

  • رئیس جمهور در جلسه هیات دولت: امروز در غرب شاهد تقابل جریان شرافت در مقابل شرارت هستیم
  • روایتی از سرگذشت عماد مغنیه + فیلم
  • عضو حماس: نتانیاهو به دنبال توافق نیست
  • رجز خوانی رژیم صهیونیستی در آستانه نشست قاهره
  • آیا امام صادق (ع) فقط گوشه‌ای می‌نشست و درس می‌داد؟
  • حملات حزب الله به مواضع رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین
  • حملات گسترده حزب الله به مواضع رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین
  • پیام فرزند اسطوره استقلال پس از بازگشت به جمع آبی‌ها (عکس)
  • حمله حزب الله لبنان به مقر سربازان صهیونیست + فیلم
  • چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟